صفحه شخصی ندا اسفندیاری   
 
نام و نام خانوادگی: ندا اسفندیاری
استان: اصفهان - شهرستان: اصفهان
رشته: کارشناسی عمومی
تاریخ عضویت:  1388/12/21
 روزنوشت ها    
 

 معنای عشق واقعی بخش عمومی

17

معنای عشق واقعی
یک روز آموزگار از دانش آموزانی که در کلاس بودند پرسید آیا می توانید راهی غیرتکراری برای ابراز عشق ، بیان کنید؟ برخی از دانش آموزان گفتند با بخشیدن،عشقشان را معنا می کنند. برخی «دادن گل و هدیه» و «حرف های دلنشین» را راه بیان عشق عنوان کردند. شماری دیگر هم گفتند «با هم بودن در تحمل رنجها و لذت بردن از خوشبختی» را راه بیان عشق می دانند.
در آن بین ، پسری برخاست و پیش از این که شیوه دلخواه خود را برای ابراز عشق بیان کند، داستان کوتاهی تعریف کرد: یک روز زن و شوهر جوانی که هر دو زیست شناس بودند طبق معمول برای تحقیق به جنگل رفتند. آنان وقتی به بالای تپّه رسیدند درجا میخکوب شدند.
یک ببر بزرگ، جلوی زن و شوهر ایستاده و به آنان خیره شده بود. شوهر، تفنگ شکاری به همراه نداشت و دیگر راهی برای فرار نبود..
رنگ صورت زن و شوهر پریده بود و در مقابل ببر، جرات کوچک ترین حرکتی نداشتند. ببر، آرام به طرف آنان حرکت کرد. همان لحظه، مرد زیست شناس فریادزنان فرار کرد و همسرش را تنها گذاشت.
بلافاصله ببر به سمت شوهر دوید و چند دقیقه بعد ضجه های مرد جوان به گوش زن رسید. ببر رفت و زن زنده ماند.
داستان به اینجا که رسید دانش آموزان شروع کردند به محکوم کردن آن مرد.
راوی اما پرسید : آیا می دانید آن مرد در لحظه های آخر زندگی اش چه فریاد می زد؟
بچه ها حدس زدند حتما از همسرش معذرت خواسته که او را تنها گذاشته است!
راوی جواب داد: نه، آخرین حرف مرد این بود که «عزیزم ، تو بهترین مونسم بودی.از پسرمان خوب مواظبت کن و به او بگو پدرت همیشه عاشقت بود.
قطره های بلورین اشک، صورت راوی را خیس کرده بود که ادامه داد: همه زیست شناسان می دانند ببر فقط به کسی حمله می کند که حرکتی انجام می دهد و یا فرار می کند. پدر من در آن لحظه وحشتناک ، با فدا کردن جانش پیش مرگ مادرم شد و او را نجات داد. این صادقانه ترین و بی ریاترین ترین راه پدرم برای بیان عشق خود به مادرم و من بود. …….
پس یاد گرفتید چی کار کنید دیگه، اگه ببر به شما و همسرتون حمله کرد به زنتون بگید عزیزم تو فرار کن!!! من مردونه جلوی ببر رو می گیرم!

دوشنبه 25 مهر 1390 ساعت 10:11  
 نظرات    
 
امیر یاشار فیلا 14:36 دوشنبه 25 مهر 1390
15
 امیر یاشار فیلا

دستاورد اخلاقی : هیچگاه زود داوری نکنیم؛ به‌ویژه هیچگاه زود و ندانسته، اقدام یا رفتار کسی را نکوهش و او را محکوم نکنیم.
سیامک مطلبی 21:02 دوشنبه 25 مهر 1390
5
 سیامک مطلبی
عجب !!!
وریا ژولیده 21:08 دوشنبه 25 مهر 1390
5
 وریا ژولیده
ممنون
محسن حیدری 21:24 دوشنبه 25 مهر 1390
6
 محسن حیدری
دم همه مردا گرم
سید وحید جعفری 21:55 دوشنبه 25 مهر 1390
5
 سید وحید جعفری
چه ببر بدسلیقه ای
یحیی بهمنی 10:07 سه شنبه 26 مهر 1390
7
 یحیی  بهمنی
سلام و تشکر؛
اما یه تناقض برام پیش اومد، لطفا حلش کنید:
اگر "ببر فقط به کسی حمله می کند که حرکتی انجام می دهد و یا فرار می کند"، خوب چرا هردوشون بی حرکت نمودند؟!!
ندا اسفندیاری 19:48 سه شنبه 26 مهر 1390
1
 ندا اسفندیاری
آخرش تا کی میتونستن بی حرکت باشن؟فکر کنم دیدن این صحنه خیلی باید وحشتناک باشه
یحیی بهمنی 12:22 چهارشنبه 27 مهر 1390
0
 یحیی  بهمنی
خانم اسفندیاری، سلام و تشکر.
اگه این نظریه درست باشه، تا وقتی ببره خسته بشه و بره پی کارش میتونستن صبر کنن! مطمئنم ببره اونقدر حوصله نداره که تا ابد بشینه و قیافه آدم‌ها رو نگاه کنه و منتظر حرکت اونا باشه!! فوقش چند ساعت!!
ندا اسفندیاری 23:14 چهارشنبه 27 مهر 1390
3
 ندا اسفندیاری
آقای بهمنی من اصلا نمی دونم این نظریه درست هست یا نه اما آخه بچه گربه که ندیدن ببر دیدن .فکرشم آدم را به وحست می اندازه